با توکل به خدا و پس از یاد کردن سوگندنامه، شوراهای جدید این محل کار خود را آغاز کردند.

دوازدهم شهریور ماه، یک ماه بعد از منتصب شدن ریاست جمهوری،‌ هم زمان با سراسر کشور، شوراهای منتخب سلطان آباد نیز پس از یاد کردن سوگند، در جلسه ای که در بخشداری تشکیل شده بود هیئت رئیسه خود را بدین نحو انتخاب نمودند:

رییس شورا:‌ سعید فرمانی

نائب رییس شورا:‌ مسلم رضایی

منشی شورا:‌صدیقه فرمانی

اعضاء شورا: سعیده فرمانی- بهرام تشیع دوست

شورای منتخب برای هماهنگی خود،از قبل، ‌انتخاباتی بین خود برگزار کرده و در مورد هیئت رییسه به توافق رسیده بودند. البته برای سمت رییس شورا فقط آقای سعید فرمانی کاندید بود. برای سمت منشی شورا هم فقط خانم صدیقه فرمانی کاندید بود. فقط برای سمت نائب رییسی 2نفر کاندید بودند: مسلم رضایی و بهرام تشیع دوست. با برگزاری انتخاباتی بین 5نفر شورای منتخب، مسلم رضایی به سمت نائب رییسی انتخاب شد. سعیده فرمانی هم که کاندید سمتی نبودند.

لذا در جلسه انتخابات هیئت رییسه در بخشداری، همگی هم رای بوده و هیئت رییسه خود را اعلام نمودند. در همان جلسه، شورای منتخب، نماینده خود جهت حضور در انتخابات شورای بخش را سعید فرمانی معرفی کرده و پس از امضای صورتجلسه، بخشداری به شورای جدید،‌ دستور تحویل مهر و دفتر شورا از رییس قبلی شورا، اسکندر فرمانی، صادر کردند. و اینکه پس از تحویل گرفتن مهر و تا سیزدهم شهریور، طی نامه ای، دهیار جدید را به بخشداری معرفی و یا نسبت به ابقاء‌ دهیار قبلی اقدام نمایند.

سعید فرمانی، رییس جدید شورا، پس از هماهنگی با رییس سابق شورا،‌ مقرر کردند سیزدهم شهریور ساعت 8ونیم صبح مهر و دفتر شورا را تحویل بگیرند و با نام خدا رسماً کار خود را آغاز کنند.

اول: تشکر می کنم از همه عزیزانی که به وبلاگ خودشون سر می زنن و با نظرات با محبتشون انگیزه به روز کردن وبلاگ رو به من میدن. تازه بعضی ها علاوه بر نظر دادن تو وبلاگ حضوری هم بهم نظر میدن.دوم: معذرت می خوام از همه اون عزیزان بابت اینکه یه مدتیه وقت نکردم وبلاگ رو به روز کنم. همونایی که حضوری بهم نظر می دن چندبار تذکر دادن که چرا وبلاگ رو به روز نمی کنم. البته یک بار در جواب حرفش،نام کاربری و رمزم رو ذخیره کردم گفتم: بیا بشین پای سیستم من، خودت وب را به روز کن. وب شخصی که نیست. مربوط به یه محله است. تو هم از اهالی این محلی. با این حال ایشون این کار رو انجام ندادن. خوب خودش شاهد اوضاع و وقت من بود. امیدوارم از این به بعد بتونم زود به زود وبلاگ رو به روز کنم.